۱۳
تیر
ما خودمون نبودیم که اومدیم هیئت سید الشهدا ...
اگر از جانب معشوق نباشد کششی ...
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد ...
همه مون این حالاتو داشتیم ...
سالها چیزی به نام زندگانی داشتم
عالمی آشفته با نام جوانی داشتم
آرزوئی،حسرتی،خوابی، خیالی ،قصه ای
یک چنین چیزی به نام زندگانی داشتم
خنده ای از جهل و مستی داشتم بر لب از آن
غفلتی از غم به نام شادمانی داشتم
در فراغهای جهان از تنگ چشمی های خلق
خاطری آسوده از بی آشیانی داشتم
دوش دل را بر ملالی یافتم
خانه چون ماتم سرایی یافتم
گفتم ای دل چیست هان !آخر بگو
گفت بوی آشنایی یافتم
خواستم تا دل نثار او کنم
زان که جانم را سزایی یافتم
پیش از من جان بر او رفته بود
گر چه من بی جان بقایی یافتم
گر چه زلف او گره بسیار داشت
هر گره مشگل گشایی یافتم
پخش آنلاین ویدئو با فرمت MP4