۲۴
فروردين
به مناسبت هشتمین عروج آسمانی ( هشتمین سالگرد قمری مصادف با ۱۳جمادی الثانی ســالروز شهادت ام العباس (س) بی بی حضـرت ام الـبنین (س) ) آسید جواد ذاکر
از بغضی در نگاهم خفته است
شیرمردی در دلم بنهفته است
ذاکری که سنگ قبرش گفته است
هشت سالی می شود او رفته است
رفت اما با صدایش زنده گشت
با رکوع و سجده هایش بنده گشت
یار بود اما برش یاری نبود
مثل او در عشق سرداری نبود
در مسیر رود چون جاری نبود
جرم او این بود درباری نبود
او که رفت اما به کی تهمت زدید
نور را دیدید و بر ظلمت زدید
ای که بر دشنام او فاخر شدید
بر دو رویان زمان شاکر شدید
از کنار اسم او ذاکر شدید
کافرش خواندید خود کافر شدید
رفت او دریا شود پاک و زلال
روسیاهی ماند بر روی ذغال
ابر رحمت بود چون بارید رفت
شور مستی بینمان پاشید رفت
بوسه از رخسار یارش چید رفت
نوکری ارباب خود را دید رفت
رفت او را ذکر هر لب کرده اند
ذاکر مخصوص زینب کرده اند
از بغضی در نگاهم خفته است
شیرمردی در دلم بنهفته است
ذاکری که سنگ قبرش گفته است
هشت سالی می شود او رفته است
رفت اما با صدایش زنده گشت
با رکوع و سجده هایش بنده گشت
یار بود اما برش یاری نبود
مثل او در عشق سرداری نبود
در مسیر رود چون جاری نبود
جرم او این بود درباری نبود
او که رفت اما به کی تهمت زدید
نور را دیدید و بر ظلمت زدید
ای که بر دشنام او فاخر شدید
بر دو رویان زمان شاکر شدید
از کنار اسم او ذاکر شدید
کافرش خواندید خود کافر شدید
رفت او دریا شود پاک و زلال
روسیاهی ماند بر روی ذغال
ابر رحمت بود چون بارید رفت
شور مستی بینمان پاشید رفت
بوسه از رخسار یارش چید رفت
نوکری ارباب خود را دید رفت
رفت او را ذکر هر لب کرده اند
ذاکر مخصوص زینب کرده اند