دیوانه ای که از قفس آخر پرید و رفت
پای مرا به مجلس آقا کشید و رفت *** دیوانه ای که از قفس آخر پرید و رفت
دلگیر بود , طعنه ی ما را شنید و رفت *** شکر خدا که فاطمه او را خرید و رفت
از خاطرم نمی رود آن سوز , آن صدا *** یک یا حسین گفت و دلم رفت کربلا
او شامل عنایت پروردگار شد *** پای حسین ماند اگر ماندگار شد
روزی که رفت کشورمان داغ دار شد *** دلهایمان میان حرم بی قرار شد
هرگز نمرد , رمز دوامش حسین بود *** او یک رفیق داشت که نامش حسین بود
دیدم به خواب خوش که به دستش پیاله بود *** در بین روضه روی لبش آه و ناله بود
او با رسول ترک سحر هم پیاله بود *** کنج بهشت نوکر خانم سه ساله بود
هر کس حسین گفته که ذاکر نمی شود *** مردم! غلام فاطمه کافر نمی شود
رفتی و مستجاب شد آخر دعای تو *** رفتی و جور شد سفر کربلای تو
پیچیده است باز به گوشم صدای تو *** امشب میان مایی و خالیست جای تو
پس روزی جنون من امشب رسیده است *** سید زمان روضه ی زینب رسیده است