سیــد جواد ذاکــــــر که بود و چرا ماندگار شد ( 6 )
یک نکته راجع به زندگی شخصی آسیــد جواد ذاکر
آسیــد جواد یک عمه خانمی داشتن که از روضه خوانان زن بخش فیرورق بودند . یک خانم کنیزه حضرت زهرا سلام الله علیها
و علاقه بیش از حدی بهم داشتن , جوری که اقوام آسید جواد تعریف می کردند , این دو نفــر تو اتاق کنار هم می نشستند و برای هم روضه می خواندند . علاقه این دونفــر قابل وصف نبود , از زبان اقوام نزدیکــ سید عزیز , حتی زمانی که سیــد شهر خودشون رو ترک کردند هرزمانی به فیرورق می رفتن حتماً به ملاقات این عمه خانم هم می رفتند .
آقای آرام دل فرزند ارشد این کنیزه حضرت زهرا سلام الله علیها می گفتند که روزی که خبر فوت آسید جواد را به ما دادن , مادر من هم در بستر بیماری بود و چون علاقه زیادی به سید جواد داشتن راجع به بیماری و حتی (چله کما) با ایشان حرفی نزدیم , راهی شدیم به سمت تهران برای حضور در مراسم تشیع سیدجواد , که اطرافــ خوی تماس گرفتند که مادرتون به رحمت خدا رفت ...
و این چه ارتباطی بود که در یک روز دونفر یک نوکر و یک کنیز بی بی سلام الله علیها با دنیا وداع کنند و به سفـــــــــر ابدی بروند
سفر آخر سید جواد به مشهدالرضا علیه السلام
حمید آقا علیمی تعریف کردند که آخرین سفر آسید جواد ذاکر به مشهدالرضا علیه السلام دیدنی بود , جلسات زیبای مشهد و مداحی های ماندگار سید در صحن قدس با اون هیبتی که جـــزء ارباب دوعالم علیه السلام , کسی به سید نداده بود .
بعد از ایام 30 صفر , کاروان هیئت دیوانگان حسین علیه السلام رهسپار کاشان شد و سید خواست دو سه روزی بیشتر تو مشهد بمونه , منم موافق بودم و همراه با یکی دوتا از دوستان مشهد موندیم .
با وصف معروفیت بیش از حد سید جواد , ولی چون چهره ی سید عوض شده بود و بودن با سید جواد برا خیلی ها دیگه سکوی پرتاب نبود , خلاصه تو اوج غربت یه اتاق اجاره ای گرفتیم و با تعدادی از بچه ها موندیم اونجا ، یکی دوتا از مداحان مقیم هم میومدن و سید رو میدیدند و میرفتن , شب سر سفره , حال سید بد شد به حدی که با سرفه زدن از سر سفره بلند شد و رفت بیرون
, نکته قابل تأمل اینجا بود که بعضی از آقایون حتی از سر سفره بلند نشدند که از اوضاع سید با خبر بشن , وقتی رفتم دیدم که خون بالا آورده و حالش شدیداً بد بود و زیر لب میگفت : خدایا خلاصم کن دیگه !!!
و بعداز اون سفر آخرین جلسه سید , ایام شهادت حضرت محسن علیه السلام و امام عسگری علیه السلام بود و دو روز بعد به کمـــــــــا و بعد به سفـــــــر ابدی دعوت شد ...