ذاکر دیوانه ها
شاد روحش ذاکر دیوانه ها *** شمع جانسوز همه پروانه ها
ذاکر دیوانه ها امشب کجاست *** شاید امشب روضه خوان کربلاست
شاید امشب پیش حیدر می رود *** یا بسوی شاه بی سر میرود
راست می گفت که دلش درگیر بود *** بر سر کوی حسین زنجیر بود
راست می گفت که همیشه در تب است *** کلب کوی عمه جانش زینب است
سد جواد از این زمانه سیر شد *** مثل زهرا مادر خود پیر شد
مثل مادر کرده بودی این دعا *** خواستی مرگ سریعت از خدا
ای که می گفتی که او مرتد شده *** از سرای حق پرستی رد شده
ای که کافر کرده ای او را خطاب *** روز محشر سهم تو گردد عذاب
حقه بازی سیرتت راضی کند *** مهر با پیشانی ات بازی کند
با لباس مصطفی پیش آمدی *** سنگ کینه بر رخ ذاکر زدی
آن گروهی که دم از احمد زدند *** سنگ بر رأس حسینش می زدند
حکم دادی حکم تو تکفیر بود *** آیه ی قرآن تو تزویر بود
دشمنان بستن کمر بر جنگ او *** خواستند روز وصال ننگ او
حرف ها پشت سر او ساختند *** چوب لای چرخ او انداختند
سیدِ ذاکر به لطف فاطمه *** گشته بود از طعنه ها بی واهمه
این بیان کینه را خاموش کن *** این کلامم را فرو درگوش کن
ذاکر زهرا دلش این جا نبود *** سد جواد ما دل از زهرا ربود
جای زخم صورتش دریای غم *** پیش زینب شد مقامش محترم
حال با ارباب عشق بازی کند *** پیش مولا یکه تازی می کند
در تمام عمر خود دلگیر بود *** ذاکر ما حیدری تیر بود
با غم و عشق حسین مأنوس بود *** فاش می گویم رقیه دوست بود
عمر از عباس حیدر دم زده *** دور تا دور دلش پرچم زده
دست او کوتاه از این دنیا بوَد *** چشم او بر روزی زهرا بوَد
یا اب القربه ، علمدار دلیر *** یاابالفضل دست او راهم بگیر
تا خبر آمد که سید پر گرفت *** غصه ها قلب مرا در بر گرفت
راحت از دنیا پرید و پر گرفت *** در جنان هم روضه دلبر گرفت
ای کردی نوکریت را دقیق *** باز می گویم خدا حافظ رفیق